جدول جو
جدول جو

معنی قلعه خواجه - جستجوی لغت در جدول جو

قلعه خواجه
(قَ عَ خوا / خا جِ)
دهی است از دهستان کرجی بخش واران شهرستان فریدن، واقع در 41هزارگزی شمال باختر داران و 12هزارگزی باختر راه ازنا به اصفهان. موقع جغرافیایی آن کوهستانی وهوای آن سردسیری است. سکنۀ آن 313 تن، آب آن از چشمه و قنات و محصول آن غلات، حبوب، و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان جاجیم و قالی بافی است. راه فرعی دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(قَ عَ یِ دُ تَ)
دهی است جزء دهستان بهنام عرب بخش ورامین شهرستان تهران، واقع در 7هزارگزی جنوب خاوری ورامین و سر راه نیمه شوسۀ جوادآباد. این ده درجلگه قرار گرفته و هوایی معتدل دارد. سکنۀ آن 770 تن، آب آن از قنات و محصول آن غلات، صیفی، چغندرقند وشغل اهالی زراعت است. تپه ای از آثار قدیم دارد. راه آن ماشین رو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ خوا / خا جِ)
دهی است از بخش قلعۀ زراس شهرستان اهواز، واقع در13هزارگزی جنوب قلعه زراس و کنار راه مالرو چهل شبه به آب جهرود. موقع جغرافیایی آن جلگه و گرمسیری است. سکنۀ آن 118 تن است. آب آن از چاه و قنات و محصول آن غلات، شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان کرباس بافی است. راه مالرو دارد و اهالی در تابستان به ییلاق میروند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ ؟)
بر پنج فرسنگی جهرم بر کوهی بلند نهاده است و هوایش معتدل مایل به گرمی است. (نزهه القلوب ص 133)
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ ؟)
دهی جزء دهستان ارادان بخش گرمسار شهرستان دماوند، واقع در 14هزارگزی جنوب راه شوسۀ تهران به سمنان. این ده در دامنه قرار گرفته و هوایی معتدل دارد. سکنۀ آن 150 تن است. آب آن از حبله رود و محصول آن غلات، بنشن، پنبه، انار، انجیر و شغل اهالی زراعت است. قلعه خرابۀ قدیمی دارد. راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ تُلْ بَ)
قلعۀ تاشقداله قلعه ای است بر کوهی که معدن آهن و جیوه است در افریقا. (نخبه الدهر دمشقی ص 236)
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ خَ قُ)
قلعه و حصاری است در خوار نه سخت و هوایی معتدل دارد. (فارسنامۀ ابن البلخی چ کمبریج ص 157 و 123) (نزهه القلوب ص 133)
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ خوا / خا)
دهی است از دهستان میان آباد بخش اسفراین شهرستان بجنورد، واقع در یکهزارگزی جنوب باختری اسفراین. موقعجغرافیایی آن جلگه و معتدل است. سکنۀ آن 251 تن است. آب آن از رودخانه و محصول آن غلات، بنشن وپنبه و شغل اهالی زراعت و مالداری و قالیچه بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(یِ فَ یِ قَ لَ دَ)
دهی از بخش قلعۀ زراس شهرستان اهواز، واقع در 9هزارگزی شمال خاوری قلعۀ زراس، کنار راه مالرو بندوار هفت لنگ به باباروزبهان. جلگه، گرمسیری و مالاریائی. دارای 159 تن سکنه. آب آن از چاه و قنات. محصول آنجا غلات. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان کرباس بافی است. راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا